دوشنبه، اسفند ۲۸، ۱۳۸۵

یه معذرت خواهی بزرگ به دوستهام بدهکارم. یه مدته که دوست خوبی نبودم. به دوستهای صمیمیم حتی یه زنگ هم نزدم. درسته که کارم همه فکرم رو مشغول کرده، ولی اعتراف می کنم که تنبلی هم کرده ام... من باید یه برنامه ریزی درست و حسابی برای زندگیم داشته باشم. تازگی ها اینو درک کرده ام که حتی اگه صد سال هم زندگی کنم، بالاخره یه روز تموم می شه. الان 24 سالمه. اگه همون صد سال رو حساب کنیم، تا حالا تقریبا یک چهارم عمرم رو زندگی کرده ام.

هیچ نظری موجود نیست: