پنجشنبه، آذر ۲۱، ۱۳۸۷

روزهایی که از بیکاری و تنبلی نمی دونم چی کار کنم، دوست دارم زودتر یه کار جالب به پستم بخوره و بیکاریهام تموم بشه. روزهایی که سرم شلوغه و کلی پروژه ریخته روی سرم، دوست دارم زودتر تموم بشه و استراحت کنم. ای جل الچیچی... چرا آدم فقط وقتی کلی کار داره، یاد کارهایی می افته که همیشه می خواست انجام بده؟؟
.......
کاش بیشتر از اینکه آدمها و موقعیتها باعث بشن من کاری رو انجام بدم، خودم کارهایی که دوست دارم رو انجام بدم.
.......
ظهر قورمه سبزی داشتیم، شام ماهی، فردا هم قراره سوپ جو داشته باشیم. گاهی وقتها، آری، آری، زندگی زیباست...

هیچ نظری موجود نیست: