پنجشنبه، بهمن ۱۹، ۱۳۸۵

- یکی از انیمیشن هامون به بخش مسابقه جشنواره انیمیشن راه پیدا کرده و من بسی خوشحال و شادمان می باشم. اسمش هست "روزی، روزگاری، شهر من" کار آقای احمدیاری و آقای رضوانی. من هم توی بخش زمان بندی و صداگذاریش کمک کردم... خلاصه خیلی خوشحالم.
- دخترخاله های عزیز، تولد دوتائیتون مبارک. ایشالله تولد 120 سالگیتونو جشن بگیریم... حالا هی به ماربی و خاله طاهره بخندین. بعد از صد و بیست سال نوه نتیجه ها بهمون می خندن ها...
- داشتم فکر می کردم اگه خدایی نکرده، زبون هرکسی که اینو بگه لال، اگه یه روز افتادم مردم، کلی خرت و پرت توی کشوها و کمدها انبار شده که پدر بازماندگان بیچاره رو در می یاره. اونوقت اگه خدایی نکرده، هر کشویی رو که باز کردند یه نفرینی نثار من بدبخت کنند، یکی از سنگهای توی قبر به مخم بیشتر فشار می یاره!! پس نتیجه اخلاقی اینه که بد نیست برم یه کم اتاقم رو مرتب کنم.

هیچ نظری موجود نیست: